واکسن یک سالگی
سلام عزیزدل مامانی الان که این مطلب رو واست مینویسم واکسن یک سالگیت رو زدی عشقم وقتی که رفته بودیم واکسن 6 ماهگیت رو بزنیم پیش خودم می گفتم اخی تا 6 ماه دیگه پسرم راحته و واکسنی نداره، مثل برق و باد گذشت این 6 ماه و پارساجونم هر روز داره بزرگتر و باهوش تر می شه، دیگه همه کاراش هدف داره، بازیگوشیاش و شیطنتاش با هدفه درضمن این دفعه برای اولین بار بابایی باهامون اومد واسه واکسنت آخه همیشه با مامان جون می بردیمت و بلاخره توی بغل بابایی واکسن یک سالگیت رو زدی و منم مثل همیشه طاقت نیاوردم و از اتاق رفتم بیرون عزیزدلم. راستی این دفعه هم با دوهفته تاخیر واکسنت رو زدیم چون یه کم علائم سرماخوردگی...
نویسنده :
مامان و بابای پارسا جون
12:6